بسم الله الرحمن الرحیم
تو وقتی برای دریافت گواهی نامه رانندگی مراجعه می کنی ، اول باید در آیین نامه شرکت کنی و بعد از امتحان تئوری و قبولی در آیین نامه ، تازه باید وارد عمل شوی و آنچه یاد گرفتی را در عمل پیاده کنی و عملا آن را نشان دهی .
در عنوان ( کمر بند ایمنی خود را ببند ) عرض شد بعد از نشستن در جایگاه راننده و بستن کمر بند ایمنی و تنظیم آینه ، باید ترمز دستی را در حالتی خاص قرار دهی و بعد با استارت زدن و روشن شدن موتور ، با دنده ی یک خیلی آرام حرکت کنی .
سالک بعد از وارد شدن به نماز (بعد از بستن کمربند ایمنی جان ) باید آینه ی ایمان را در خود تنظیم کند . بعد با استارت زدن ( عمل به واجبات ) موتور جان و روح خود را روشن کند و با دنده ی یک ، خیلی آرام سیر و حرکت خود را به سوی آسمان وجودش آغاز کند و البته با وارد شدن و شروع واجبات نباید آنقدر سرعت گیرد که نفس خسته شود و در راه توقف کند ؛ بلکه در ابتدا باید با دنده ی یک و آرام وارد عمل شود تا نفس از روی رضایت و حال خوش نماز واجب پنج گانه را با بشّاشیت بخواند نه به اکراه ! که قران در آیه الکرسی میفرماید : " لا اکراه فی الدین " .
وقتی ماشین حرکت کرد و سرعتش تند شد ،؛ تو باید به همراه این سرعت گرفتن دنده را از یک ، به دنده ی دو - سه ، بالا ببری .
وقتی در راه سلوک به واجبات عمل کردی ؛ کم کم سرعت تو بالا می رود آن وقت بر اساس طلب قلبت باید با دنده ی بالاتری حرکت کنی و قلب از تو مستحبات را می طلبد و وجودت علاقمند می شود که بعد از نماز بیشتر سر سجاده بنشیند و تعقیبات نماز را هم بخواند و......
این حرکت و رانندگی در زمین با جسم صورت می گیرد و آن سیر و رانندگی در آسمان ، سیر و پرواز در وجود است که با روح و جان تو صورت می گیرد .
پس تا رسیدن به مقصد، همچنان در آسمان وجودت سیر کن و اوج بگیر و بالا برو تا به فردوس و رضوان الهی و مقصد نهایی برسی ؛ " انشاءالله "
برچسبها:
بسم الله ارحمن الرحیم
در جواب شما عزیزی که سؤال فرمودید : نظرم نسبت به اروپا چیست ؟ عرض کنم که
انسان امروزی هر چند که دائم در رفاه بسر ببرد و فراتر از آب و نان و لانه و خانه و...
و صاحب ویلا و برج میلاد و در گشت و گذار در شرق و غرب و دور گردون و برج ایفل و... عمر بگذراند و در تصوراتش خودش را خوشبخت ببیند ؛ به مانند شتر در خواب بیند پنبه دانه است و این خوشبختی حقیقی نیست که او می پندارد .
چون تو تا زمانی می توانی از این امکانات زمینی که برای خودت انباشته کرده ای ؛ استفاده کنی که زنده و در قید حیات باشی .
حال تو فکر می کنی نهایتا چند سال دیگر زنده باشی ؟ ده سال یا بیست یا پنجاه سال دیگر ؟
اگر قرار است تو پنجاه سال دیگر نباشی چرا به دنبال خوشبختی واقعی نیستی ؟ چرا سرمایه ی عمرت را صرف یک خوشبختی کذایی کرده ای و فقط به رفاه جسم و خواسته های جسمانی می اندیشی ، مگر دوام جسم چقدر است ؟!
روح و جان ما ابدی است و ما بعد از اتمام عمر ، از این جهان به جهان دیگر منتقل می شویم و در آنجا یک زندگی ابدی خواهیم داشت . تو برای ابدیت خود و برای رفاه و خوشبختی روح و جان خود چقدر تلاش کرده ای ؟
بله دنیای مجازی اروپا را اگر با چشم ظاهر نگاه کنی که زیباست و فریبنده ! اما اگر فرهیخته باشی و چشم دلت باز باشد ؛ سرمایه ی عمرت را می بینی که دارد در این مجاز صرف می شود ، مانند آن یخ فروشی که ذره ذره سرمایه اش آب می شود و فریاد می زند : بیایید از من یخ بخرید ؛سرمایه ام رفت .
برچسبها:


















